بازدید سایت خود را میلیونی کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» سخت زیست و زیبا رفت

سخت زیست و زیبا رفت

لیلا اسفندیاری کجوری راد (۲۷ بهمن ۱۳۴۹، تهران - ۳۱ تیر ۱۳۹۰، گاشربروم ۲) کوهنورد ایرانی بود. وی در کوه گاشربروم ۲ سقوط کرد و جان خود را از دست داد.

لیلا در یک خانواده مذهبی و مرفه متولد شد. تعصب پدر موجب سخت‌گیری‌ها و محدودیت‌های زیادی در دوران نوجوانی و جوانی لیلا می‌شود. علی‌رغم علاقه وی به تحصیلات دانشگاهی در رشته حقوق، پدرش با این استدلال که در رشته حقوق مجبور است در محیطی مردانه کار کند، وی را وادار به تحصیل در رشته آزمایشگاهی میکروبیولوژی می‌کند. وی بعد از اتمام تحصیل و بازگشت به منزل از خانواده خود جدا می‌شود و خانواده‌اش (پدر خانواده) نیز وی را طرد می‌کنند. در سال‌های اولیه استقلال، وی از طریق تدریس خصوصی و کار در کارخانه دستمال کاغذی مخارج خود را تأمین می‌نمود. پس از اتمام دانشگاه در بیمارستان آبان مشغول به کار می‌شود. زمانی که تصمیم به صعود به نانگاپاربات می‌گیرد، وی موفق به جذب یک اسپانسر می‌شود و به این ترتیب از کار در بیمارستان استعفا می‌دهد و تا زمانی که در قید حیات بود، روزانه دست‌کم ۷ ساعت تمرین کوهنوردی، بدن‌سازی، شنا و سنگ‌نوردی را در دستور کار خود قرار می‌داد. وی آرزو داشت در کوهستان یا در غار جان خود را از دست دهد و از این‌رو به هم تیمی‌اش، سامان نعمتی که در حین صعود به قله نانگاپاربات جان خود را از دست داده بود، غبطه می‌خورد.

در یکی از شاخص‌ترین صعودهای خود موفق شد به قله دشوار نانگاپاربات صعود کند، صعودی که از سوی فدراسیون کوهنوردی ایران هرگز پذیرفته نشد. اما پس از مرگش بارها از این صعود یاد شد. او همچنین در تلاش برای ثبت رکوردی جدید، قصد صعود به قله کی۲، دشوارترین قله جهان را داشت که به دلیل شرایط نامساعد جوی موفق به این کار نشد. در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا تهران تندیسی به یاد وی ساخته شد.

وی کوهنوردی را از سال ۸۱–۱۳۸۰ به صورت تفریحی آغاز کرده بود و نخستین صعود او قله توچال بود. در سال ۸۱ به عضویت باشگاه اسکی و کوهنوردی دماوند درآمد. وی با این گروه توانست بیشتر قله‌های ایران را صعود کند و اغلب غارهای ایران را بپیماید. وی موفق شد ۲۲ مرتبه قله دماوند را صعود نماید که این صعودها از ۳ مسیر مختلف انجام شده‌است. وی همچنین در سال۱۳۸۶ با هم‌طنابی منیره رفیعی به عنوان نخستین صعود مستقل زنانه موفق به صعود دیواره علم‌کوه گشت.

سال ۱۳۸۱ لیلا اسفندیاری به عنوان اولین زن ایرانی موفق به پیمایش کامل غار پراو، عمیق‌ترین غار ایران در استان کرمانشاه شد.

در سال ۱۳۸۶ تصمیم می‌گیرد به غار ورونیکا، عمیق‌ترین غار دنیا در آبخازیا برود که در آنجا پلیس روسیه به دلیل ایرانی بودن، اجازه ورود وی و همراهانش را به آبخازیا را نمی‌دهد. بعد از این ناکامی وی تصمیم به برنامه‌ریزی صعود به نانگاپاربات می‌گیرد.


اولین صعود لیلا اسفندیاری به قلل بالای ۸۰۰۰ متر در سال ۱۳۸۷ و با صعود به قله نانگاپاربات (۸۱۲۶ متر) صورت گرفت. وی در ابتدا تصمیم به صعود انفرادی داشت ولی در ادامه دوستانش به نام‌های کاظم فریدیان، سامان نعمتی، سهند عقدایی، احسان پرتوی‌نیا، حسین ابوالحسنی و محمد نوروزی به وی ملحق شدند. این صعود به دلیل فقدان مدارک لازم برای اثبات صعود قله اصلی نانگاپاربات از سوی فدراسیون کوهنوردی ایران مورد قبول قرار نگرفت.

در این صعود سامان نعمتی، به دلیل جدا شدن از گروه و پنهان شدن به قصد ادامه تلاش برای صعود به قله و زمین‌گیر شدن در طوفان جان خود را از دست داد. برخی فعالان جامعه کوهنوردان ایران در اعتراض به آنچه برخورد غیرحرفه‌ای با بازگرداندن سامان نعمتی و حواشی مفقود شدن او نامیدند انتقاداتی به سرپرست و مربی فنی این صعود وارد کردند.

در سال ۱۳۸۹ تلاش برای ثبت رکوردی جدید، قصد صعود به قله کی۲، دشوارترین قله جهان را می‌گیرد که به دلیل شرایط نامساعد تا کمپ ۲ به ارتفاع ۷۵۶۵ متری قله کی۲ صعود می‌کند و همه گروه مجبور به بازگشت می‌شوند. وجه مشخص صعودهای وی به هیمالیا، تأمین هزینه صعودها شخصاً و بدون کمک‌های دولتی بوده‌است تا جایی که به گفته خود برای صعود به قله کی۲ مجبور شده‌است خانه خود را بفروشد.

وی در طول دوران ورزشی‌اش ۲ بار مجبور به جراحی دیسک کمر خود شد ولی با کمک پزشک متخصص دوباره به کوهنوردی حرفه‌ای بازگشت.

لیلا اسفندیاری که برای صعود به قله‌های گاشربروم ۱و۲ به این کوهستان رفته بود. در دومین تلاش خود، در ساعت ۱۴:۱۵ ظهر جمعه مورخ ۳۱ تیر ۱۳۹۰ (۲۲ ژوئیه ۲۰۱۱) موفق می‌شود قله گاشربروم ۲ را صعود کند اما در حین فرود دقایقی بعد در بازگشت تیمی (۶ مرد و لیلا) از قله به سمت کمپ ۳، در حدود ساعت ۱۴:۳۰ دو نیم بعد از ظهر به دلیل خستگی و از دست دادن تعادل خود از مسیر دشوار یخی زیر قله سقوط می‌کند که طول سقوط لیلا ۳۰۰ متر بود و در حدود ارتفاع ۷۶۵۰ متری در مکانی خارج از مسیر در میان صخره‌ها، بین دو شیب یخی متوقف می‌شود.

او به دوستان و بستگان خود به صورت زبانی می‌گفت اگر در کوه جان خود را از دست دادم همان‌جا بگذارید بمانم نمی‌خواهم دیگران به خاطر من جانشان را به خطر بیندازند، می‌خواهم بام جهان آرامگاه ابدی‌ام باشد. پیکر وی در همان روز در ارتفاع ۷۶۵۰ متری پیدا شد.

یک روز پس از درگذشت وی، خانواده اسفندیاری پیام تسلیتی منتشر کردند:

شنیدن گسترش مرزهای محدود توانایی، مقابله با محرومیتهای قراردادی و اثبات شایستگی‌های زنان، آرمانهایی بودند که لیلا پرداختن به آنها را در کوهنوردی یافته بود، شنیدن خبر درگذشت لیلا بسیار تأسف‌بار بود و ما از این بابت متأثر هستیم و او تمامی فرصت‌ها و اندوختهٔ زندگی اش را صرف کوهنوردی کرد و سرانجام در جایی آرام گرفت که آرزویش را داشت. ما خانواده اسفندیاری با دلی آکنده از اندوه، به تصمیم لیلا در انتخابش احترام می‌گذاریم و بر اساس خواستهٔ خودش، پیکر پاکش را در همان نقط‌های که هست به کوه‌های بلند، پاک و پر برف گاشربروم می‌سپاریم. جایی که تا ابد چشم‌انداز زیبای کوهستان قراقروم را برای او به منظر خواهد داشت.

«سخت زیست و زیبا رفت».

خانواده لیلا اسفندیاری ۱/ ۱۳۹۰/۵



فرم ارسال نظر





  ساخت وبلاگ  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله